loading...
مطالب زیبا و مطالب خنده دار.......هرچی که دلت بخواد
رامین بازدید : 3 پنجشنبه 12 تیر 1393 نظرات (0)

یادش بخیر بچه بودم یه مورچه از کنارم رد شد... بعد با مشت کوبیدم روش. دیدم بعد چند ثانیه دوباره راه افتاد. از ذوقم یهو به مامانم گفتم: اِ مامان داره کار میکنه!!!!!

رامین بازدید : 4 پنجشنبه 12 تیر 1393 نظرات (0)

دوستم اومده بود خونمون موقع رفتن بهم گفت زنگ بزنم
براش اژانس بیاد منم گفتم خودش زنگ بزنه و از من اصرار و از اون انکار
خلاصه زنگ زدم به اژانس کلی هم مواظب بودم که خراب کاری نکنم که
یه دفعه یه اقایی باصدای کلفت مردونه در حد تیم ملی گفت بله
منم که از شنیدن یه همچین صدای کلفتی شوکه شده بودم
یه دفعه برگشتم گفتم سلام خانوم ببخشید....
و یه دفعه فهمیدم چی گفتم و خودمو دوستمو اون اقا پشت تلفن از خنده ترکیدیم.
و من اصلا دیگه نمی تونستم ادرس خونه مون رو بدم از خجالت و خنده
کلی ضایع شدیم رفت دیگه

رامین بازدید : 6 پنجشنبه 12 تیر 1393 نظرات (0)

یه بار رفته بودم خیابون یه پیراهن مردونه تن یه مانکن دیدم خیلی
خوشگل بود دست زدم ببینم جنسش چیه یه دفعه مانکنه تکون خورد
منم حالا جیغ نزن کی جیغ بزن.مانکن نبود که یه پسره جلو مغازه وایساده بود!!!

رامین بازدید : 4 پنجشنبه 12 تیر 1393 نظرات (0)

دشیب انقدر مقاله خوندم از میکروسافت و اپل، ساعت 2 خوابیدم... وقتی خوابیدم خوابم دیدم زنگ زدم به استیو جابز گفتم امروز بریم بستنی بخوریم گفت باشه میام. بعد زنگ زدم رئیس شرکت سونی با اونم هماهنگ کردم. بعدش یه زنگی هم با بیل گیس (بلقیس) زدم گفتم ساعت 4 بیا فلکه دوم.
بعدش 3 تایی بیل گیس رو پیچوندیم رفتیم تجریش. بیل گیس زنگ زده میگه دیگه ادم حسابت نمیکم. اگه اومدم باهات بیرون . منم تو خواب دارم میخندم
صبح پاشدم مامانم میگه با کی قرار میذاری تو خواب

رامین بازدید : 4 پنجشنبه 12 تیر 1393 نظرات (0)

تو دوران دانشگاه با بعضی از بچه ها بد جور تیریپ مرام و معرفت داشتیم
و هی تعارف به هم تیکه پاره میکردیم.مثلاً دوستم رد میشد میگفت غلامم……

منم میگفتم خاک پاتم و این حرفا.این قضیه هی بالا گرفت و تیکه ها دیگه از حد خارج شده بود
که من دیگه به انتها رسوندمش.از پنجره کلاس داشتم محوطه رو نگاه میکردم
که رفیقم حسن بین همه دخترا و پسرا داد زد:
داش ایمان…..نوکر خر پدرتم……
منم هول شدم گفتم پدرم خودش خرته…..

رامین بازدید : 4 پنجشنبه 12 تیر 1393 نظرات (0)

1- چرا زن‏ها مهریه می‏گیرند و مردها مهریه می‏دهند؟
الف- چون عدالت رعایت شود!
ب- ای آقا! حالا کی داده کی گرفته؟
ج- مهم عشق و علاقه است!
د- چون آقای داماد دست از پا خطانکنه

رامین بازدید : 4 پنجشنبه 12 تیر 1393 نظرات (0)

1- چرا زن‏ها مهریه می‏گیرند و مردها مهریه می‏دهند؟
الف- چون عدالت رعایت شود!
ب- ای آقا! حالا کی داده کی گرفته؟
ج- مهم عشق و علاقه است!
د- چون آقای داماد دست از پا خطانکنه

 

2- به هدیه خانواده عروس به اطرافیان داماد چه می‏گویند؟
الف- خلعتی
ب- جارخته
ج- جارفته
د- چیزی نمی گویند

 

3- خانواده عروس در شب حنابندان در جواب شعر «حنا حنا آوردیم، دختر تونو بردیم» چه می‏کنند؟
الف- می‏گویند «حنا حنا ارزونیتون، دختر نمی‏دیم بهتون» یعنی کلا همه ملت سر کارند.
ب- زبان درازی می‏کنند.
ج- می‏گویند «نوش جونتون» و یا «کاشکی زودتر می بردین»

 

4- از بیت «امشب چه شبیست شب مراد است امشب... بادابادا مبارک بادا» چه نتیجه‏ای می‏گیریم؟
الف- اسم داماد «مراد» است.
ب- مبارک باید بدود.
ج- شنیدن این شعر برای بچه‏ها مناسب نیست.
د- عروسی تمام شده ؛ به خانه تان بروید.

 

5- چرا به هدیه سر عقد داماد به عروس «زیر لفظی» می‏گویند؟
الف- «چون زیر میزی» نمی‏شود بگویند.
ب- چون «عروس گول زنک» نمی‏شود بگویند.
ج- چون کادو را زیر زبان عروس می‏گذارند.

 

6- به فاز سوم پروژه ازدواج، که قبل از عقد و بعد از بعله برون برگزار می‏شود، چه می‏گویند؟
الف- مادر زن سلام
ب- مادر زن بای بای
ج- خرید عروسی
د- خرج و مهر برون!

 

7- در بیت «باز شود دیده شود بلکه پسندیده شود» چه چیزی باید باز شود؟
الف- تمام کمد ها و کابینت های منزل عروس
ب- کادوهای فامیل
ج- بخت دخترهای فامیل که همین شعر را دارند جیغ می‏زنند!

 

8- جای خالی را پر کنید و برداشت خود را از این شعر بگویید: «چرا ... ندادین؟ کنار دریا ندادین؟»
الف- قلیون، داماد معتاد بوده
ب- ویلا، ماشاالله رو که رو نیست!
ج- اس ام اس، مهمان‏ها سر زده از شمال اومدن

 

9- پدر عروس شب عروسی جلوی در تالار چه کار می‏کند؟
الف- بشکن می‏زند.
ب- شاباش جمع می‏کند.
ج- مراقب است داماد فرار نکند.

رامین بازدید : 3 پنجشنبه 12 تیر 1393 نظرات (0)

مورد داشتيم از كليپس دختره به عنوان چنگك براي برداشتن اشياء به وزن1000 تن به بالا استفاده شده

رامین بازدید : 4 پنجشنبه 12 تیر 1393 نظرات (0)

مورد داشتیم دختره تو امتحان رانندگی میخواسته دنده عقب بره
به جای این که دستشو بندازه پشت صندلی انداخته گردن افسر !!

تعداد صفحات : 14

درباره ما
Profile Pic
سلام قدمتون به روی چشم :) هر شعر یا جمله ای که به نظرم قشنگ باشه میذارم اینجا، تا شمام مثه من با خوندنشون لذت ببرین ❤ ❤ ❤
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 133
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 54
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 23
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 23
  • بازدید ماه : 59
  • بازدید سال : 64
  • بازدید کلی : 929
  • کدهای اختصاصی

    

    وبلاگ استت

    وبلاگ استت

    تعبیر خواب آنلاین

    وبلاگ استت

    وبلاگ استت

    چت

    وبلاگ استت



    وبلاگ استت

    ابزار نظر سنجی

    ابزار امتیاز دهی