loading...
مطالب زیبا و مطالب خنده دار.......هرچی که دلت بخواد
رامین بازدید : 4 پنجشنبه 12 تیر 1393 نظرات (0)

دوستم اومده بود خونمون موقع رفتن بهم گفت زنگ بزنم
براش اژانس بیاد منم گفتم خودش زنگ بزنه و از من اصرار و از اون انکار
خلاصه زنگ زدم به اژانس کلی هم مواظب بودم که خراب کاری نکنم که
یه دفعه یه اقایی باصدای کلفت مردونه در حد تیم ملی گفت بله
منم که از شنیدن یه همچین صدای کلفتی شوکه شده بودم
یه دفعه برگشتم گفتم سلام خانوم ببخشید....
و یه دفعه فهمیدم چی گفتم و خودمو دوستمو اون اقا پشت تلفن از خنده ترکیدیم.
و من اصلا دیگه نمی تونستم ادرس خونه مون رو بدم از خجالت و خنده
کلی ضایع شدیم رفت دیگه

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سلام قدمتون به روی چشم :) هر شعر یا جمله ای که به نظرم قشنگ باشه میذارم اینجا، تا شمام مثه من با خوندنشون لذت ببرین ❤ ❤ ❤
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 133
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 58
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 51
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 51
  • بازدید ماه : 87
  • بازدید سال : 92
  • بازدید کلی : 957
  • کدهای اختصاصی

    

    وبلاگ استت

    وبلاگ استت

    تعبیر خواب آنلاین

    وبلاگ استت

    وبلاگ استت

    چت

    وبلاگ استت



    وبلاگ استت

    ابزار نظر سنجی

    ابزار امتیاز دهی